آیه 10 سوره ق
<<9 | آیه 10 سوره ق | 11>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و نیز نخلهای بلند خرما که میوه آن منظم روی هم چیده شده است برانگیختیم.
و [نیز] درختان بلندقامت خرما را که خوشه های متراکم و روی هم چیده دارند [رویاندیم.]
و درختان تناور خرما كه خوشه[هاى] روى هم چيده دارند.
و نخلهاى بلند با خوشههاى بر هم چيده.
و نخلهای بلندقامت که میوههای متراکم دارند؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- طلع: ميوه. طلوع و مطلع: آشكار شدن. به ميوه و غنچه از جهت آشكار شدن طلع گفتهاند در مجمع فرموده: طلع اوّلين ظهور ميوه خرماست.
- نضيد: نضد: رويهم چيدن. «نضد المتاع: جعل بعضه فوق بعض» نضيد:رويهم چيده شده نظير وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ واقعه/ 29.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»
و از آسمان، آبى پر بركت نازل كرديم، پس به وسيله آن باغها و دانههاى دروشدنى رويانديم. و نيز درختان بلند خرما با خوشههاى پر و بر هم چيده.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 212
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»
تا رزق بندگان باشد و به باران، زمين مرده را زنده كرديم، خروج (از گور نيز) اين گونه است.
نکته ها
«حصيد» به معناى درو شده، «باسِقاتٍ» به معناى بلندقامت، «طَلْعٌ» شكوفهاى است كه تازه به خرما تبديل شده، «نَضِيدٌ» به معناى متراكم و برهم چيده شده است.
از بهترين و لذّتبخشترين حالات كشاورز، هنگام رسيدن و درو كردن محصول است. «حَبَّ الْحَصِيدِ»
در اين آيات، براى تبيين معاد، از نزول باران و رويش گياهان استفاده شده است.
امام باقر عليه السلام درباره «نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ» از پيامبراكرم فرمودند: هيچ آبى در زمين نيست مگر آنكه با آب آسمان مخلوط گشته است. «1»
حضرت على عليه السلام هنگام بارش باران، آب باران را بر سر و روى خود مىريختند و مىفرمودند: اين بركتى از آسمان است كه هيچ دست و ظرفى به آن برخورد نكرده است. «2»
پیام ها
1- باريدن باران، اگرچه از طريق عوامل طبيعى است، امّا با اراده خداست. «نَزَّلْنا»
2- باران، وسيله حيات و بركت زمين است. نابودى آفات، رويش گياهان، لطافت هوا و جارى شدن چشمهها، از خيرات و بركات باران است. «مُبارَكاً»
3- در ميان ميوهها، خرما حساب ديگرى دارد. (درخت خرما جداگانه نام برده شده است) جَنَّاتٍ ... وَ النَّخْلَ
4- پيدايش محصولات كشاورزى، حكيمانه و هدفدار است. «رِزْقاً لِلْعِبادِ»
5- رزق انسان بايد زمينهى بندگى او باشد. «رِزْقاً لِلْعِبادِ»
«1». كافى، ج 6، ص 387.
«2». بحار، ج 59، ص 270.
جلد 9 - صفحه 213
6- براى بيان معقولات، از محسوسات استفاده كنيم. أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً ... كَذلِكَ الْخُرُوجُ
7- نگاهى به قدرت خدا، مسئله زنده شدن مردگان را براى انسان آسان مىكند. بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا، نَزَّلْنا، فَأَنْبَتْنا، أَحْيَيْنا ... كَذلِكَ الْخُرُوجُ
8- كارهاى الهى از جامعيّت ويژهاى برخوردار است؛ خداوند، صنعت و حكمت و معرفت و هدايت را بهم درآميخته است. (بلندى نخل و زيبايى شكوفههايش، نشانه صنعت و هنر الهى است. رزق بودن ميوهها، نشانه حكمت الهى و از زمين مرده اين همه سرسبزى و محصول پديد آوردن، زمينه هدايت و معرفت انسان به قدرت الهى بر رستاخيز است.) باسِقاتٍ ... نَضِيدٌ ... رِزْقاً ... كَذلِكَ الْخُرُوجُ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»
وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ: و رويانيديم به باران درختان خرما را در حالتى كه بلنداند و كشيده به بالا، يا بار بردارنده، لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ: مر آن درختان راست غلاف خرما كه درهم چيده و بهم رسته. مراد تراكم شكوفه است يا كثرت ميوه.
تنبيه: خصوص ذكر درخت خرما به جهت زيادى ارتفاع و كثرت شدت منافع و عجائبى است كه در درخت خرماست كه برزخ بين نبات و انسان است از جمله: 1- تا تأثير نكنند بار نيارد. 2- سرش بريده شود، مىميرد. 3- سرش را بزنند، خشك شود. 4- غرق شود، مىميرد. 5- گلوله به شكم او زنند از بين برود، لذا حضرت فرمود: اكرموا عمّتكم النّخلة: اكرام كنيد عمه خودتان درخت خرما را. عمه تعبير نمود، زيرا انسان اولاد حيوان و حيوان از نبات و نخله خواهر او شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»
ترجمه
آيا نظر نكردند بآسمان بالاى سرشان كه چگونه بنا كرديم آنرا و آراستيمش و نيست براى آن هيچ شكافى
و زمين را گسترده و پهن نموديم و افكنديم در آن كوههاى استوار و رويانديم در آن از هر صنف نيكو منظرى
بجهت بينائى و تذكّر براى هر بنده بازگشت كننده
و فرو فرستاديم از آسمان آبى با بركت پس رويانديم بآن بوستانها و حبوبات درو شدنى را
و درختان خرماى بلند بارور را كه براى آنها است شكوفه رويهم چيده شده
براى روزى بندگان
جلد 5 صفحه 51
و زنده گردانديم بدان آب زمين مرده را اينچنين است بيرون آمدن مردگان.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نفى استبعاد از معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا باين تقريب كه آيا منكرين معاد نظر ننمودند بسوى آسمان در بالاى سرشان كه چگونه سقف مرتفع سبز نقّاشى شده بستارگانرا بدون عمود و ستون و خلل و فرج خداوند براى بندگان بنا فرموده و چگونه خوان احسان خود را كه زمين پهناور است براى آنها گسترده و بكوههاى راسخ ثابت آنرا ميخكوب نموده كه متزلزل نشود و در آن خوان از هر نوع گل و ريحان و هر صنف ميوه و سبزيجات خوش منظر بهجت آوريرا رويانده و مهيّا فرموده براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بندهئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران پرخير و بركت را و رويانده بوسيله آن بوستانهاى پردرخت و بستانهاى پرزرع و حبوبات قابل درو شدن را و چون در جزيرة العرب بيشتر از هر درخت ميوهاى درخت خرما است كه از ساير درختها بلندتر و باشكوهتر و پرفائدهتر است آنرا مخصوص بذكر فرموده با اشاره بجلوه مخصوصى كه براى آن حاصل ميشود در وقت شكوفه كردن و بسته شدن حبّههاى خرما در خوشه بنظم و ترتيب موزون خوشى كه انظار را بخود جلب مينمايد و طلع در لغت عرب بر شكوفه خرما و بر حبههاى منعقد متراكم رويهم چيده شده آن در خوشهها اطلاق ميشود و ظاهرا اينجا مراد اين معنى است و تمام اين نعم و اين تشريفات براى ارتزاق بندگان و شكر گذارى از خداوند منّان است و خداوند زمين موات خشك بىآب و علف را بوسيله ريزش باران رحمت خود زنده و رخشنده نموده همچنين در قيامت بوسيله آن اجساد خاك شده را زنده نموده از زمين بيرون ميآورد و صفحه محشر را از آنها پر ميكند آيا ميشود كسى قادر بر آن اموريكه ديدهايد و مىبينيد باشد و قادر بر اين امر كه نديدهايد و مانند آنها است نباشد با آنكه حكم امثال عقلا يكى است و كسيكه قادر بر امرى باشد لابد قادر بر مثل آنهم هست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ النَّخلَ باسِقاتٍ لَها طَلعٌ نَضِيدٌ «10»
و ميرويانيم نخلهاي خرما بسيار طولاني و مرتفع و از براي آنها است طلع شكوفهاي که نضيد است يعني هنوز از كم و پوست بيرون نيامده.
وَ النَّخلَ باسِقاتٍ فوائد رطب و خرما بسيار است مثل انگور و در مناطق حاره نخلستانهاي زيادي است که از بركات آنها بسياري از حوائج انسان را كفايت ميكند.
جلد 16 - صفحه 242
لَها طَلعٌ طلع شكوفه است که در وسط آن دانه ايست سر بسته که معناي نضيد است و از آن دانه رطب و خرما بيرون ميآيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 10)- سپس میافزاید: «و (همچنین) نخلهای بلند قامت که میوههای متراکم دارند» (وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِیدٌ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص297-298
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم